کوچکترین راننده ایران را بشناسید | پدر اعجوبه ایرانی: در حال تهیه تدارکات برای مهاجرت هستیم
تاریخ انتشار: ۲ تیر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۳۷۰۶۶۷
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از آفتاب یزد، کسری از سن ۳ سالگی پشت ماشین های کارت می نشیند و در پیست های کارتینگ می راند. او که حالا به ۶ سالگی رسیده است همچنان رانندگی را به عنوان حرفه مورد علاقه اش دنبال می کند و حالا حریف می طلبد. پدر کسری می گوید زمینه برای ادامه این راه برای کسری در ایران فراهم نیست و درحال تهیه تدارکات برای مهاجرت است و در این بین کسری همچنان در پیست های ایران بدون رقیب در حال راندن است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ما یک خانوده چهار نفره هستیم، کسری امسال وارد ۶ سالگی می شود و در حال حاضر کوچک ترین راننده ایران است؛ من از دوران نوجوانی به ورزش های موتوری و اتومبیلرانی علاقمند بودم و از اوایل دهه هفتاد مسابقات اتومبیلرانی رو دنبال می کردم و در اکثر مسابقات به عنوان تماشاچی حضور داشتم و از همان زمان با تعدادی از اساتید و بزرگان این رشته ارتباط برقرار کردم. تا جایی که با توجه به ارتباطاتی که با فعالین این رشته و راننده ها مخصوصا در رشته موتور ریس و موتور کراس داشتم، در اوایل دهه نود شروع به واردات تجهیزات موتور سواری از اروپا کردم و این کار موجب حضور بیشتر من در پیست ها و سر تمرینات و در حاشیه مسابقات شد و فکر می کنم مهمترین دلیل علاقه کسری به رانندگی هم همین موضوع باشد.
از کسری بگویید؟ چند ساله است و از چند سالگی رانندگی میکند؟کسری از زمانی که دوسالگی را تمام کرد یعنی از وقتی که توانست راه برود به دلیل وابستگی که به من داشت چند باری همراه من به پیست های مسابقات آمد و یادم است که بر عکس بچه های دیگر، کسری نه تنها از صداهای خیلی بلند اگزوز موتورها و ماشینهای مسابقه ترسی نداشت بلکه به شدت علاقمند بود. حتی یادم است که در خیلی از مواقع کسری را با گریه از پیست خارج می کردیم. من هم که متوحه علاقه کسری شده بودم حتی وقتهایی که هم کار نداشتم کسری را برای تماشا به پیست میبردم. تا اینکه یک روز کسری را که کمتر از ۳ سال سن داشت با خودم به پیست کراس برده بودم و آن جا با یک پسر بچه ۵ ساله به نام عرفان روبرو شدیم که موتور مینی کراس داشت و زیر نظر پدرش تمرین میکرد.
از آن روز تصمیم گرفتم که به عنوان یک سرگرمی هم که شده کسری را که دیوانه وار عاشق موتور و ماشین بود وارد این رشته کنم. به پیشنهاد مادر کسری که مثل اکثر مادرها از موتور سواری ترس داشت یک روز کسری را به پیست کارتینگ بردیم و ماشینهای کارت رو نشانش دادیم و متوجه شدیم که به کارتینگ هم به همان اندازه موتور کراس علاقمند هست. این شد که تصمیم گرفتیم برای شروع برایش یک کارت دست ساز تهیه کنیم تا علاقه و استعدادش را محک بزنیم. به یکی از دوستان که در مشهد در حوزه ساخت ماشینهای رنتال کارتینگ فعال و صاحبنام هستند ، سفارش ساخت یک کارت با شاسی بامبینو (کوچکترین سایز شاسی) و ضعیفترین موتور رو دادیم. کسرا هنوز ۳ سالش تمام نشده بود که با کارت دست سازش و در پارکینگهای عمومی رانندگی را شروع کرد و از همان ابتدا با کاملترین تجهیزات ایمنی شامل لباس مخصوص، کلاه کاسکت، پد محافظ گردن، محافظ قفسه سینه رانندگی می کرد؛ اما پارکینگهای عمومی مکانهای ایمنی برای رانندگی نبودند و ما برای تمرین نیاز به پیست داشتیم. به همین خاطر شروع کردم به رایزنی و مکاتبه با فدراسیون اتومبیلرانی که متاسفانه هیچ نتیجه مثبتی در پی نداشت و ما همچنان به تمرین در مکانهای عمومی ادامه می دادیم تا اینکه روزی قضیه را با آقای مهندس فرهاد موسوی که از قهرمانان کارتینگ هستند و سمت مسئول آموزش کارتینگ را بر عهده داشتند مطرح کردم و ایشان با روی باز استقبال کردند و به سفارش ایشان موفق شدیم که وارد مجموعه کارتینگ آزادی بشویم و یک قسمت از پیست را که در روزهای خاصی استفاده نمیشد در اختیار ما گذاشتند. فضای بزرگی نبود ولی ایمن بود و باتوجه به اینکه ایمنی مهمترین چیز در این رشته است بسیار برای ما مناسب بود.
یک روز در یکی از روزهای تمرین در پیست کارتینگ آزادی متاسفانه اتفاق بدی افتاد و ماشین کسری با سرعت بالا به دیواره پیست برخورد کرد که این برخورد منجر به چپ شدن ماشین کسری شد ولی خوشبختانه به لطف تجهیزات ایمنی کاملی که داشت صدمه ای به خود کسری وارد نشد ولی این اتفاق منجر به محرومیت کسری از تمرین با کارت دست سازش در پیست آزادی شد. این اتفاق در لحظه وقوع منجر به ترس کسری که در آن زمان ۳ سال بیشتر نداشت، شده بود و ما آن را به عنوان یک محک برای علاقه و اشتیاق کسری در نظر گرفتیم. آنجا بود که ما ادامه این مسیر را به عهده خود کسری گذاشتیم و به او گفتیم اگر ترسیدی و دوست نداری میتوانی ادامه ندهی و حتی به او پیشنهاد دادیم که اگر می خواهد دیگر به کارتینگ نرویم و بعدها که بزرگتر شدی برایت موتور کراس بخریم ولی این اتفاق از اشتیاق کسری برای رانندگی کم نکرد و چند روز بعد به اصرار خودش دوباره برای تمرین رفتیم و کسری دوباره پشت فرمان نشست و رانندگی کرد ولی اینبار نه در پیست بلکه دوباره در همان پارکینگهای عمومی مثل قبل.
بعد از این تصادف نترسیدید؟ چرا علاقه او را به این حرفه جدی گرفتید؟بعد از آن حادثه بود که ما دیگر متوجه علاقه واقعی کسری به کارتینگ شده بودیم و لذا تصمیم گرفتیم که برایش یک کارت ریس حرفه ای (بامبینو یا کارت میکرو) مختص بچه های زیر ۸ سال تهیه کنیم. کارت جدید با ظاهری جذاب تر و سرعت بالاتر، کسری کوچولوی ما را بیشتر به کارتینگ علاقمند کرد. چند ماهی دوباره تمرینات را با کارت جدید ولی در همان اماکن عمومی ادامه دادیم. با گذاشتن پایلون (موانع کله قندی) مسیر درست میکردیم و تمرین میکردیم. برای یک تمرین یکساعته باید ساعتها وقت میگذاشتیم تا مسیر را درست کنیم و دوباره بعد از تمرین مپایلوتها را جمع می کردیم. برای شخص من کار وقت گیر و طاقت فرسایی بود ولی عشق من به کسری و عشق کسری به کارتینگ باعث میشد تا همه کاری انجام بدهیم تا کسرا بتواند رانندگی و تمرین کند.
چطور دوباره به پیست برگشتید؟بعد از چند ماه در بعد از ظهر یک روز تعطیل آقای اسماعیل افشار که واقعا خیلی برای ما زحمت کشیدند از پیست آزادی با بنده تماس گرفتند و گفتند که آقای مهندس سید جواد موسوی مدیریت مجموعه کارتینگ آزادی در مجموعه حضور دارند، آیا میتوانید همین الان با کسری و کارتش به پیست بیایید؟ و ما هم استقبال کردیم و فورا کارت را گذاشتیم داخل ماشین و خودمان را به پیست رساندیم. آن روز کسری به همراه پسر آقای مهندس موسوی که دو سال از کسری بزرگتر بود در پیست راند و قرار شد از آن به بعد کسری مجددا در پیست آزادی تمریناتش را ادامه بدهد.حالا دیگه همه چیز مهیا بود برای بهترین حالت تمرین. کارت ریس، پیست استاندارد، تجهیزات ایمنی کامل و البته یک راننده خردسال که در ابتدای راه حرفه ای شدن قرار گرفته بود. کسری به طور مرتب هر هفته یک روز تمریناتش را به طور جدی انجام می داد و سعی می کرد تا هر جلسه بهتر از جلسه قبلش باشد و زمان های بهتری را برای خودش ثبت کند.
بزرگترین چالشی که در این زمان ها پشت سر گذاشتید چه بود؟این مدت با همه فراز و نشیب هایش گذشت و در نهایت نتایج مطلوبی برایمان حاصل شد چون تا شهریور ۹۸ که کسری ۵ سالش تمام شد وقتی رسید که تنها تمرین کردن را کنار بگذارد و با هم سن و سالان خودش وارد رقابت بشود. این بزرگترین چالش ما بود چرا که در ایران غیر از کسری کودک دیگری با این شرایط و این نوع ماشین کارت نبود که باهم تمرین کنند و رقابت داشته باشند و نفس موتور اسپورت هم رقابت و پرورش روحیه رقابتی در راننده هست. در کشورهای دیگر بچه ها از ۵ سالگی وارد مسابقات میشوند و حتی در همان سن میتوانند وارد رقابتهای جهانی هم بشوند. بلاخره تصمیم گرفتیم که برای فصل ۲۰۱۹_۲۰۲۰ حداقل در یک راند از مسابقات امارات شرکت کنیم. شرکت در این مسابقات هزینه های بسیار زیادی را به ما تحمیل میکرد. متاسفانه در پایان سال ۹۹ با پاندمی کرونا ویروس و ایجاد محدودیتها هم مسافرت غیر ممکن شد و هم برگزاری مسابقات تحت الشعاع قرار گرفت.
فکر میکنید کسری استعداد در رانندگی دارد و یا صرفا تمرین و پشتکار است؟راجع به اینکه کسری در رانندگی استعداد دارد باید بگویم تمام چیزی که تا به حال اتفاق افتاده صرفا نتیجه تلاش و پشتکار کسری است البته تا به اینجا ابتدا علاقه بعد تلاش و پشتکار بوده،در مورد استعداد تا زمانی که کسری وارد رقابت و مسابقات نشود، نمیشه به طور قطعی نظری داد هرچند که به شخصه معتقدم که برای رسیدن به موفقیت ۹۰ درصد پشتکار و تمرین و ۱۰ درصد استعداد نقش دارد.
هیچوقت به این فکر کردید که کسری را به خاطر علاقه و استعدادش در رانندگی به خارج از کشور ببرید تا آنجا این مسیر را ادامه بدهد؟در مورد مهاجرت و ادامه کارتینگ در کشوری دیگر علی رغم میل باطنیمان تصمیم جدی داریم و به شدت پیگیر هستیم و این تصمیم هم برمیگردد به اینکه کارتینگ در ایران در دو رده کارت Bambino (کارت میکرو برای سنین ۵ تا ۸ سال) و کارت Cadet (کارت مینی برای سنین ۸ تا ۱۱ سال) اصلا وجود ندارد و این موضوع خیلی بد است چرا که این دو رده سنگ بنای رشته اتومبیلرانی حرفه ای هستند. تمام راننده های حرفه ای جهان از این سنین شروع به رانندگی و شرکت در مسابقات کرده اند. امیدوارم روزی برسد که در ایران هم به این دو رده مهم کارتینگ پرداخته شود و مسابقات داشته باشیم. از طرفی با توجه به گرانی ارز و رفت و آمدهای متوالی امکان حضور در مسابقات خارج از کشور به طور منسجم هم وجود ندارد لذا چاره ای جز ادامه مسیر در کشوری دیگر نیست.
آینده کسری را چطور میبینید؟در مورد آینده کسری باید بگویم که هم ما به عنوان والدینش و هم خودش نهایت تلاشمان را برای بهتر شدنش در این حرفه انجام می دهیم ولی درباره اینکه این روند به کجا و چه جایگاهی میرسد واقعا نمیشود چیزی گفت چرا که فاکتورهای مهم و مختلفی وجود خواهند داشت ولی فعلا هم کسرا و هم ما به اهداف خیلی بزرگی فکر می کنیم.
کسری روزی چند ساعت تمرین میکند؟فعلا با توجه به زمان های پیست و محدودیت های موجود، کسری یک روز در هفته تمرین میکند ولی بزودی تمرین با شبیه ساز را هم شروع خواهد کرد.
استعداد رانندگی در خانواده شما موروثی است؟استعداد رانندگی در خانواده ما موروثی نیست و به شخصه اصلا موافق این نظریه نیستم که رانندگی یا چیزهای شبیه به آن باید در یک خانواده موروثی باشد تا بتوان به موفقیت رسید کما اینکه بسیار زیاد داشتیم قهرمانانی حتی در سطح جهانی که بدون داشتن سابقه خانوادگی وارد یک رشته شدند و به مدارج بسیار بالا رسیده اند.
به نظر شما چرا کسری رانندگی را به عنوان یک حرفه پذیرفته است؟ آیا واقعا رانندگی انتخاب کسری است؟ما فقط به کسری مسیر را نشان دادیم ولی ادامه مسیر انتخاب خود کسری بوده و هنوز هم هست. هیچگاه ما کسری را برای تمرین مجبور نکردیم و همیشه خودش بوده که روزشماری می کرده برای اینکه روز تمرین برسد و وسایلش را از شب قبل جمع کند؛ البته گهگاهی هم شده که خسته بوده و گفته فردا نریم تمرین و ما هم هیچ اصراری بهش نکردیم چون رانندگی با این ماشین ها و با توجه به سرعت نسبتا بالایی که دارند و با فوت و فن مختص به پیست نیاز به ذهن و فکر آماده دارد و باید بین مغز و سایر اعضاء بدن یک هماهنگی خیلی بالا وجود داشته باشد تا راننده بتواند در کسری از ثانیه بهترین واکنش را نشان بدهد و خب این در مورد کسری هم صدق می کند. به همین خاطر نه کسری بلکه هیچ راننده ای را نمیشود به زور پشت ماشین نشاند چون در این صورت نه تنها راننده راندمان لازم را نخواهد داشت بلکه میتواند به شدت خطر آفرین هم باشد.
نگاه جامعه به کسری چگونه است؟ اطرافیان چه میگویند؟خوشبختانه نگاه ها به کسری همه مثبت است. از غریبه ها هر کسی که تازه متوجه رشته کسری میشود اولش تعحب میکند بعد به شدت خوشحال میشود، خیلی ها با کسری عکس سلفی میگیرند و در فضای مجازی دنبالش میکنند. خیلی از پدر و مادرها که بچه هم سن و سال کسری دارند بچه هایشان را می آورند سر تمرین تا از نزدیک تمرین کسری را ببینند و تمام اینا انرژی های مثبتی است که به ما داده می شود. اهالی این رشته هم خدا را شکر اکثرا کسری را میشناسند و همیشه نظر لطفشان شامل حال کسری بوده و همه جوره حمایتش کرده اند. از فدراسیون هم توقع چندانی نداریم چون میدانیم که متاسفانه با محدودیت هایی مواجه هستند و نمیتوانند هیچ برنامه دراز مدت و هیچ چشم اندازی برای آموزش خردسالان و تربیت رانندگان حرفه ای داشته باشند.
نکته ای اگر فکر میکنید لازم است بفرمایید.تنها چیزی که آرزوی من هست این است که روزی برسد که در ایران هم مثل سایر کشورها این مهم جا بیفتد که سن شروع موتور اسپورت از ۵ سالگی هست. متاسفانه می بینیم که کلاسهای آموزشی که برگزار میشود مورد استقبال هم قرار میگیرد ولی شرکت کنندگان بعضا بالای بیست سال هستند که اصلا سن مناسبی برای ورود به این رشته نیست. کارتینگ رشته پایه اتومبیلرانی هست و اگر بخواهیم در آینده راننده های حرفه ای داشته باشیم که در سطح جهانی حرفی برای گفتن داشته باشند باید از ۵ سالگی به کارتینگ بپردازیم، البته در مورد موتور سواری هم سن ورود همین ۵ سالگی است. کسری الان در آستانه ۶ سالگی است و امیدواریم در ۶ سالگی بتواند با یکسال تاخیر وارد مسابقات بشود و برای خودش و مردم و کشورش نتایج خوبی را رقم بزند.
کد خبر 524141 برچسبها جامعه کودکانمنبع: همشهری آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۳۷۰۶۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
هشدار ریزش مشارکت نیروی کار ایران تا ۱۴۰۷
نتایج یک پژوهش مستقل که با شبیهسازی مبتنی بر شبکههای عصبی میزان مشارکت نیروی کار زنان، مردان و کل جمعیت در یک بازه ۱۰ساله را بررسی کرده، پیشبینی کرده که مشارکت نیروی کار جمعیت ایران تا سال ۱۴۰۷ روند نزولی داشته باشد.
به گزارش اعتماد، این پژوهش در دو فصلنامه جامعهشناسی اقتصادی و توسعه توسط حسین محمودیان و نصیبه اسماعیلی دو تن از اعضای هیات علمی دانشکده جامعهشناسی دانشگاه تهران منتشر شده و پژوهشگران نتایج آن را «زنگ هشداری برای برنامهریزان و سیاستگذاران در سطح کلان» عنوان کرده و افزودهاند که «سیاستگذاران باید بتوانند با برنامهریزی هدفمند در حوزه اشتغال و سرمایهگذاری بهترین بهرهبرداری را از فرصت قرارگیری در پنجره جمعیتی کشور تامین کنند.»
این پژوهش ابتدا دادههای اشتغال و مشارکت نیروی کار در ۲۷ سال متوالی طی سالهای ۱۳۶۹ تا ۱۳۹۶ را در نرمافزار موسوم به «متلب» (MATLAB) بر پایه دادههای سازمان بینالمللی کار بارگذاری کرده تا بتواند یک شبیهسازی از آینده نیروی کار در ایران داشته باشد.
برمبنای نتایج شبیهسازی میزان مشارکت نیروی کار مردان ۱۵ تا ۶۴ساله از حدود ۷۴.۵درصد در سال ۹۷ به ۷۳.۵درصد در سال ۱۴۰۷ خواهد رسید و بدین ترتیب طی یک دهه، یک درصد از مشارکت این دسته از مردان در حوزه کار کاسته خواهد شد.
پژوهش حاضر نشان میدهد که میزان مشارکت نیروی کار زنان نیز طی این بازه زمانی از ۱۶صدم درصد به ۱۴صدم درصد ریزش پیدا میکند. بنابراین در این ۱۰ سال، میزان مشارکت نیروی کار در کل جمعیت ایران از ۴۶.۵درصد در سال ۱۳۹۷ به ۴۴.۵درصد در سال ۱۴۰۷ کاهش پیدا خواهد کرد.
پنجره جمعیتی چیست و چرا مهم است؟بارها گفته شده که ایران در موقعیت «پنجره جمعیتی» قرار دارد و با رشد جمعیت باید از این موقعیت استفاده کند. اما این اصطلاح به چه معناست و چرا اهمیت دارد؟
به طور کلی، تعداد نیروی انسانی و جمعیت فعال در یک جامعه، از ترکیب و ساختار سنی هر جمعیت تاثیر میگیرد. ترکیب سنی نیز خود وابسته به باروری، مرگ و میر و مهاجرت است. در مرحله اول «گذار جمعیتی» باروری در نقطه ثابت و مرگ و میر رو به کاهش است. در این وضعیت، درصد جمعیت زیر ۱۵ سال نسبت به سایر گروههای سنی افزایش مییابد.
در ادامه دوران گذار جمعیتی، دورهای ایجاد میشود که سطح باروری به سرعت کاهش پیدا کرده و سطح مرگ و میر نیز تغییرات کندی دارد. در این حالت نسبت جمعیت زیر ۱۵ سال در کل جمعیت کاهش پیدا میکند و جمعیت سالمند نیز نسبت کمی دارد اما سهم جمعیت بالقوه فعال ۱۵ تا ۶۴ساله از کل جمعیت بالا میرود.
در این صورت باتوجه به اینکه در این دوره گذار جمعیت، نسبت جمعیت خارج از سن کار و فعالیت به جمعیت بالقوه فعال به حداقل میرسد، شرایط بسیار مساعد جمعیتی برای رشد بالقوه اقتصادی فراهم میشود. این چیزی است که جمعیتشناسان با اصطلاح «پنجره جمعیتی» معرفی میکنند و در تاریخ جمعیت هر کشور فقط یک بار رخ میدهد و چند دهه به طول میانجامد.
در دوره پنجره جمعیتی بیش از دوسوم جمعیت در سن کار و کمتر از یکسوم جمعیت خارج از سن کار قرار میگیرند. در واقع در این فضا، بیشتر جمعیت به سمت بازار کار میروند و عرضه نیروی کار بالا میرود.
کشور ایران از سال ۱۳۸۵ در این مرحله قرار گرفته است. یعنی در حدود ۷۰درصد جمعیت در سن کار هستند که فرصت بزرگی برای رشد و توسعه اقتصادی است. در طول سه دهه اخیر یعنی از ۱۳۶۵ تا ۱۳۹۵ نسبت جمعیت زیر ۱۵ سال کشور از ۴۵.۵درصد به ۲۴درصد کاهش یافته و سهم جمعیت فعال از ۵۱.۵درصد به ۷۰درصد افزایش پیدا کرده است.
قرار گرفتن بیش از ۷۰درصد جمعیت کشور ایران در سن کار، ایران را در رده کشورهایی قرار داده که بازه پنجره جمعیتی را تجربه میکنند که خود یک محرک بالقوه برای رشد و توسعه اقتصادی یک کشور است. یکی از عوامل رشد اقتصادی در بازه پنجره جمعیتی، انتقال هزینههای جاری در بخشهای عمومی کشور خصوصا هزینهها در حوزههای اجتماعی نظیر آموزش و بهداشت به سمت سرمایهگذاری در بخشهای تولیدی و زیرساختهای کشور است. در سطح خرد نیز خانوادهها میتوانند هزینههای جاری را به سمت پسانداز و ارتقای استانداردهای زندگی خود هدایت کنند.
سیل مهاجرت نیروی کار ایرانیدر یک سال گذشته گزارشهای زیادی از «مهاجرت نیروی کار» به کشورهای همسایه به دلیل پایین بودن میزان دستمزد و کاهش ارزش پول ملی ایران منتشر شده است.
براساس نظرسنجی موسسه کیو (مربوط به تیر ماه ۱۴۰۱) از هر سه ایرانی یک نفر مایل به مهاجرت است. تمایل به مهاجرت در ایران تقریبا دو برابر میانگین جهانی و نیز بالاتر از میانگین منطقه است. مهاجرت البته دیگر این روزها محدود به افراد نخبه و تحصیلکرده نمیشود. از مرمتکار و قالیباف فرش گرفته تا جوشکار و نجار و فعال اقتصادی به دنبال کشوری دیگر برای زندگی خود میگردند. در این میان هستند سرمایهگذاران و فعالان اقتصادی که در جستوجوی سرزمینی بهتر برای سرمایهگذاری هستند. سرزمینی که نه از نوسانات نرخ ارز در آن خبری باشد و نه فضای نامساعد کسب و کار و بروکراسیهای اداری پیچیده.
شواهد نشان میدهد در چند ماه گذشته میل به مهاجرت میان کارگران و به خصوص نیروی کار متخصص افزایش قابلتوجهی پیدا کرده و درحالیکه خیلی از کشورها مزایای زیادی برای جذب نیروی کار درنظر گرفتهاند، کارگران ایرانی برای خروج از کشور دست و پا میزنند. کشوری که روزی مقصد اول نیروی کار برخی کشورهای همسایه بود حالا در حال ازدست دادن نیروی کار خود است.
گزارشهای دورهای شامخ و بررسی مشکلات اقتصادی بنگاهها نیز شاهد دیگری از کمبود نیروی متخصص است. گزارشها نشان میدهد که آژیر بحران کمبود نیروی کار در بنگاههای تولیدی به صدا درآمده است. خالی شدن خطوط تولیدی از نیروی کار متخصص، معضل جدید بنگاهها و از تبعات فضای بیثبات و نااطمینانی است که بخش مولد در ایران بهویژه طی سالهای اخیر با آن روبهرو بوده است.
ارزیابی مشکلات بنگاههای اقتصادی از نگاه شاخص مدیران خرید نشان از آن دارد که مهاجرت نیروی کار ماهر و تکنیسینها به کشورهای همسایه در اسفند ماه سال ۱۴۰۱ به یکی از مشکلات بزرگ بنگاههای اقتصادی بدل شده و واحدهای تولیدی را با کمبود نیروی کار روبهرو کرده است.
براساس این گزارش، بنگاههای تولیدی اعلام کردهاند به دلیل تمایل به مهاجرت نیروی کار ماهر و تکنیسینها ازجمله به کشورهای همسایه، با کمبود نیروی کار متخصص در بازار روبهرو هستند. از طرفی بخش زیادی از نیروی کار فعال در بازار کار، تخصص و انگیزه کافی ندارد، در نتیجه بهرهوری کاهش پیدا کرده است.
این مشکل به مرحلهای رسیده است که فعالان اقتصادی خواستار تغییر قوانین استخدام نیروی کار خارجی هستند و به استخدام نیروی کار خارجی با بهرهوری بالاتر تمایل دارند. به عقیده فعالان اقتصادی، افزایش هزینههای نهادههای تولید و ارائه خدمات از جمله دستمزدها، قیمت انرژی و تجهیزات باعث شده تا شرکتها برای جبران هزینهها ناچار به تعدیل نیرو در بعضی از واحدهای اقتصادی شوند.
هجوم نیروی کار به بخش خدماتبررسیها نشان میدهد شاغلان بخش صنعت در صورت عدممهاجرت، جذب بخش خدمات شدهاند. کار تولیدی بهویژه طی سالهای اخیر با ریسکهای متعددی در ایران روبهرو بوده است، از همین رو شاغلان این بخش به دلایل مختلف از جمله ریسک کمتر و درآمد بیشتر به بخش خدمات کوچ کردهاند. بخش خدمات همچنین، بیشترین نرخ ثبات اشتغال نیروی کار را در بین بخشها (خدمات، صنعت و کشاورزی) داشته است. بررسیهای مرکز آمار نشان میدهد، بسیاری از فعالان بازار کار، تمایل بیشتری به بخش خدمات در مقایسه با دو بخش کشاورزی و صنعت داشتهاند.